به گزارش «جامجم» ، فرمانده انتظامی استان تهران با اشاره به دستگیری اعضای باند 6 نفره جعل اسناد و مدارک، روز گذشته در جمع خبرنگاران گفت: چندی پیش گزارش مردمی در اختیار اداره آگاهی استان تهران قرار گرفت، مبنی بر اینکه مردی به نام محمد درخصوص جعل و فروش شناسنامه برای افراد مختلف فعالیت دارد.
به دنبال این گزارش، ماموران تحقیقات ویژهای را آغاز کردند و پی به صحت این گزارش بردند.
با آغاز تحقیقات مقدماتی، مخفیگاه این متهم در یکی از محلههای کرج شناسایی و با هماهنگی قضایی، متهم دستگیر و از مخفیگاه وی، 24 جلد شناسنامه و کارتهای ملی جعلی کشف و ضبط شد.
با انتقال متهم به مرکز پلیس، وی در بازجویی به جعل و فروش مدارک جعلی اعتراف کرد.
اعتراف به جعل و فروش شناسنامههای جعلی
محمد - متهم - در اظهاراتش به پلیس گفت: مدتی پیش در پی آزادی از زندان، با مرد و زنی به نام محمد و نرگس که در زمینه تهیه مدارک و اسناد جعلی فعالیت داشتند، آشنا شدم و با آنها درخصوص جعل شناسنامه و کارتهای ملی همکاری کردم.
کشف مدارک جعلی در مخفیگاه زن و مرد جاعل
به دنبال اظهارات این مرد، زن و مرد جاعل هفته گذشته در یکی از شهرستانهای استان تهران شناسایی و دستگیر شدند و در بررسی از مخفیگاه این 2 متهم، اسناد و مدارک جعلی مربوط به کارتهای ملی، شناسنامه، اسناد و مدارک مالکیت، مدارک تحصیلی و کارت پایان خدمت، 10 فقره سند مالکیت که با مواد شیمیایی پاک شده بود، مهرهای مربوط به اداره و شرکتهای مختلف و 2 فقره مهر 2 دفترخانه اسناد رسمی تهران و کیس رایانه کشف و ضبط شد و با انتقال این زن و مرد به مرکز پلیس، آنها در بازجویی به جعل اسناد و مدارک هویتی و مالکیتی و تهیه مهرهای جعلی ادارهها، شرکتها و دفترخانههای اسناد رسمی اعتراف کردند.
در ادامه تحقیق از این متهمان، معلوم شد 2 مرد و یک زن هم درخصوص تهیه و فروش کارتهای پایان خدمت جعلی با آنها همکاری داشتهاند.
با مشخص شدن این موضوع، این 3 متهم به نامهای رضا، امیر و فرزانه تحت تعقیب قرار گرفتند و چند روز پیش شناسایی و دستگیر شدند و در بازجوییهای پلیسی اعتراف کردند که با دیگر اعضای باند همکاری داشتهاند و با جعل کارتهای پایان خدمت میلیونها تومان کلاهبرداری کردهاند که تحقیق از آنها ادامه دارد.
سارق تکرو، شیفته پول و طلا
سردار اکبرشاهی درخصوص دستگیری سارق حرفهای منازل شهروندان کرجی افزود: اوایل فروردین امسال مردی به اداره سرقت پلیس آگاهی تهران آمد و از سرقت پول و طلاهای خانوادهاش خبر داد.
به این ترتیب پروندهای تشکیل شد و کارآگاهان تحقیقات خود را در این ارتباط آغاز کردند، تا اینکه شکایتهای مشابه دیگری در اختیار پلیس قرار گرفت. ماموران در بررسی پرونده شاکیان متوجه شدند سارق ناشناس، در غیاب شاکیان، به منازل آپارتمانی آنها رفته و پول و طلاهای آنها را به سرقت برده است.
رئیس پلیس استان تهران افزود: ماموران که احتمال میدادند سارق منازل شاکیان یک نفر است، به تحقیقات گستردهای در این رابطه پرداختند تا این که مردی به اداره سرقت پلیس آگاهی تهران مراجعه و عنوان کرد، نیمه شب هنگامی که همراه خانوادهام از مهمانی به منزل بازگشتیم، متوجه شدیم طلاهای موجود در منزل به ارزش 18 میلیون تومان و مقادیری دلار و یورو به سرقت رفته است.
آلبوم مجرمان، هویت سارق حرفهای را برملا کرد
به دنبال این شکایت جدید، کارآگاهان که احتمال میدادند سارق یک متهم سابقهدار باشد، به بررسی آلبوم مجرمان پرداختند که مشخص شد، چند ماه پیش یک سارق حرفهای منزل به نام علیرضا از زندان آزاد شده و سرقتهایش را از سر گرفته است. پاتوقهای احتمالی این متهم به طور نامحسوسی زیر نظر گرفته شد تا عاقبت 23 فروردین امسال در یکی از محلههای کرج دستگیر شد و از منزل وی مقادیری طلاهای مسروقه کشف و ضبط شد.
علیرضا مرد سارق در بازجوییهای پلیسی هرگونه سرقت از منازل شاکیان را انکار کرد تا عاقبت چند روز قبل به 19 فقره سرقت از منازل مردم در محلههای مختلف کرج اعتراف کرد.
اعتراف به 19 فقره سرقت منازل
علیرضا - متهم به سرقت - در اظهاراتش به پلیس گفت: چند بار به اتهام سرقت طلا و پول از منازل شهروندان کرجی دستگیر و زندانی شده بودم و در روزهای پایانی سال گذشته از زندان آزاد شدم و به سرقتهایم ادامه دادم.
بنابراین، در محلههای مختلف کرج پرسه میزدم و با به صدا درآوردن زنگ آپارتمانها، وقتی متوجه میشدم کسی در منزل حضور ندارد، از طریق نورگیرهای آپارتمانها وارد محلهای سرقت میشدم و پول و طلاهای موجود در منازل را به سرقت میبردم.
به دنبال اعتراف سارق 19 ساله منازل به 19 فقره سرقت، خریداران اموال مسروقه هم شناسایی و 5 نفر از آنها دستگیر شدند.
عارفه دختر 7 سالهای که نخستین قربا نی کودکآزاری در سال جاری است، زندگی پرفراز و نشیبی داشته است او 4 ساله بود که والدینش از هم جدا شدند. ابتلای پدر به اختلالات روحی و روانی دلیل این جدایی بود. با این وجود حضانت کودک به پدر سپرده شد و عارفه در خانه نامادری بارها و بارها مورد آزار و اذیت قرار گرفت به گونهای که لاغری مفرط او نگرانیها را برانگیخت و سرانجام دادگاه حضانت او را از پدر سلب کرد و به مادر سپرد. اما زن جوان توانایی مالی برای نگهداری از فرزندش را نداشت. این گونه بود که عارفه به شیرخوارگاه آمنه سپرده شد و از آنجا به بنیادی دیگر سپرده شد اما پدر آبان ماه سال گذشته بار دیگر با حکم دادگاه عهدهدار نگهداری از عارفه شد و این کودک پس از آن چندین بار مورد آزار قرار گرفت تا این که سومین روز فروردین ماه سال جاری وی را در حالی که در خیابانی در شمال تهران رها شده بود، یافتند. دخترک به شدت لاغر شده بود، آثار سوختگی که ناشی از خاموش کردن سیگار روی بدنش بود، به چشم میخورد، توانایی صحبت کردن نداشت و از لحاظ روحی و روانی در وضع آشفتهای به سر میبرد. شرایط بغرنج عارفه پروندهای را در شعبه 7 دادسرای ناحیه یک تهران گشود و وقتی پدر او احضار شد گفت: چون عارفه میخواست مادرش را ملاقات کند و امکان این کار وجود نداشت او عصبانی شد و ...
کمی آن سوتر، در کرج، مهسا، دخترک 6 ساله نیز دچار وضعیتی تقریبا مشابه شد. او نیز فرزند طلاق است اما با مادرش و در خانه ناپدری زندگی میکرد. آن طور که مادر مهسا میگوید ناپدری دختربچه را در نبود او مورد آزار قرار داده و با چاقو به جانش افتاده است. مهسا تا زمان تنظیم این گزارش در بیمارستان بستری بود و پزشکان نجات او را کاری دشوار اعلام کرده بودند.
احمد وزیری، روانشناس، آزار را به 3دسته جسمی، روانی و جنسی تقسیم میکند و میگوید: «آزار جسمی همان کتک زدن، سوزاندن و ... است و آزار روانی شامل بیاعتنایی، کم محبتی و خشونت کلامی میشود و تعریف آزار جنسی که در ایران به ندرت شاهد آن هستیم نیز کاملا مشخص است.»
او ادامه میدهد: «آزارهای روانی و خشونتهای کلامی که بر کودکان اعمال میشود معمولا پنهان میماند چرا که این اتفاق در حریم خانواده رخ میدهد و هیچ جلوه بیرونی ندارد. این نوع آزار آسیب جدی به کودک وارد میکند و آینده او را تحت تاثیر قرار میدهد. به عنوان مثال وقتی پرونده بزهکاران حرفهای را مرور میکنیم متوجه میشویم اکثر آنان در کودکی از مشکلات عاطفی رنج میبردند و همین خلا‡ها و کمبودها زندگی آنان را دگرگون کرده است. درباره آزارهای جسمی نیز ممکن است ماجرا هرگز فاش نشود در واقع افشای جرم کودکآزاری امری سخت و دشوار است و اولیای مدارس میتوانند در این زمینه نقش مهمی ایفا و چنین کودکانی را شناسایی کنند تا تحت درمان قرار بگیرند.»
چگونگی شناسایی کودکان آزار دیده یکی از مباحث جدی فعالان اجتماعی است. راهاندازی اورژانس اجتماعی یکی از راهکارها در این خصوص است اما هنوز به نتیجه مطلوب نرسیده. از سویی دیگر کودکآزاری جرمی عمومی تلقی شده است و هر شهروندی به محض اطلاع از آن میتواند موضوع را گزارش بدهد. هر چند مشکلات و موانع زیادی برای آشکار شدن جرم کودک آزاری وجود دارد، تحقیقات صورت گرفته در این زمینه آمارهایی را در اختیار کارشناسان و مسوولان قرار داده است. طبق این آمار 56 درصد کودکان آزار دیده دختر و 44 درصد پسر هستند. همچنین 5/37 درصد کودکآزاریها توسط پدران و 8/18 درصد توسط مادران انجام میشود ضمن این که در 8/13 درصد موارد پدر و مادر با هم در آزار کودک مشارکت میکنند. پس از آن نامادری با 6/10 درصد، ناپدری 4 درصد، پدرخوانده و مادرخوانده با مشارکت هم 7/3 درصد، پدر و معلم 3/6 درصد، مادر و ناپدری به صورت مشترک 9/1 درصد و موسسات نگهداری از کودکان 5/2 درصد از این جرم را رقم میزنند.
کودکآزاری یکی از آسیبهای اجتماعی است که باید به آن نگاهی چندبعدی داشت. چرا این جرم به وقوع میپیوندد، راههای پیشگیری از آن چیست، چگونه باید با این مجرمان برخورد کرد و کودکان آزار دیده چه سرنوشتی خواهند داشت. وزیری معتقد است کودکآزاری در خانوادههای نابسامان رخ میدهد: «خانواده رکن اساسی هر جامعه است و در زندگی کودک نقش بسزایی دارند. هر چقدر که محیط خانواده متشنجتر باشد احتمال بروز چنین پدیدهای بیشتر است. فقر مالی و فرهنگی، بیاعتقادی، اختلالات روحی و روانی والدین و طلاق زمینهساز این جرم است. در پدیده کودکآزاری والدین یا ناپدری و نامادری به نوعی کودک را مزاحم زندگی خود و مسوول شکستها و ناکامیهایشان میدانند و به همین خاطر رفتارهای پرخاشگرایانه از خود بروز میدهند.»
کارشناسان معتقد هستند مهمترین راه برای پیشگیری از کودکآزاری، اطلاعرسانی و آموزش دادن به زوجهای جوان است. ناصر قاسمزاد، روانشناس و مشاور خانواده بهترین زمان را برای بچهدار شدن 3 سال پس از ازدواج میداند چرا که معتقد است در این 3 سال زوجین به تفاهم و درک متقابل رسیدهاند و فضای خانواده آرامتر و با کم شدن تشنجها و اختلافات خدمت برای تربیت فرزند مناسبتر میشود. او میگوید: «باید به خانوادهها آموزش داده شود تا از الگوهای تربیتی مناسبی برای فرزندانشان استفاده کنند و با توجه به بحث بهداشت روان از متلاطم شدن فضای خانواده بپرهیزند.»
به غیر از اطلاعرسانی و تلاش برای ایجاد فضای خانوادگی امن و آرام برخوردهای قضایی نیز میتواند تاثیر عمدهای در این خصوص داشته باشد. محمد مصطفایی، حقوقدان و وکیل عارفه میگوید: «مجازات کودکآزاران برای دیگران درس عبرتی میشود و سبب میشود والدین امنیت جسمی و روحی برای کودکان خود فراهم کنند. اگر دستگاه قضایی برای حقوق کودکان اهمیت بیشتری قائل شود و در برابر این جرم واکنشهای جدی نشان بدهد نقش مهمی در ایجاد آیندهای بیدغدغه برای کودکان خواهد داشت.»
در این بین برخی حقوقدانان بر این عقیده هستند که در رابطه با بحث کودکآزاری خلا‡هایی داریم. با این که دستگاه قضایی بارها اعلام کرده کودک آزاری نیاز به شاکی خصوصی ندارد و حتی اگر والدین شکایتی نداشته باشند، دادستان میتواند وارد پرونده شود، حقوقدانان اتخاذ تدابیر جدیتری را ضروری میدانند. محمدحسین شهریاری، بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران قوانین مبارزه با کودکآزاری را اینطور توضیح میدهد:
طبق معاهدات بینالمللی مانند پیماننامه حقوق کودک، کنوانسیون توکیو و پروتکل مبارزه با قاچاق زنان و کودکان، کودکآزاری جرم است. علاوه بر این در قانون مجازات اسلامی نیز این عمل جرم جزایی تلقی شده بنابراین باتوجه به این قانون و اینکه ایران نیز معاهدههای بینالمللی را در این خصوص پذیرفته است در جرم انگاشته شدن کودکآزاری تردیدی وجود ندارد اما بحث بر سر میزان بازدارندگی این قانون است.»
وی میافزاید: « 3 گروه خانواده، جامعه و دولت وظیفه حمایت از کودکان را برعهده دارند و آنچه که در دنیا مرسوم است، این است که دولت به عنوان آخرین مرحله برای دفاع از حقوق اطفال وارد عمل میشود و باید نقشی قاطع در اینگونه موارد داشته باشد. یکی از راهکارها این است که اگر کودکی از سوی خانواده مورد آزار و اذیت قرار گرفت دولت میتواند از طریق برگزاری جلسات مشاوره و نظارت مداوم بر رفتار خانواده با کودک، از طفل آزاردیده محافظت کند و اگر آزار تداوم یافت و خشونت بیشتر شد سرپرستی کودک را به سایر افراد خانواده یا نهادها و سازمانهای مربوطه بسپارد و حتی محل سکونت فرد آزاررسان را تغییر بدهد. در واقع باید مشخص شود 3 گروه یادشده تا چه حد وظیفه خود را بدرستی انجام میدهند و اگر کودک از سوی افراد خانواده مورد اذیت و آزار قرار گرفت چه کسی مسوول حمایت از او است.» آنچه که در کنار این بحثها حائز اهمیت است، آینده عارفه و عارفهها است. آنها با زخمهایی که روحشان را میخورد چه میکنند و تکلیف با آن جمله معروف و دیگر به کلیشه تبدیل شده «آزاردیده امروز آزارگر فردا» است، چیست؟ وزیری میگوید: «درمان» و بر این کلمه تاکید میکند و ادامه میدهد: «متاسفانه در جامعه ما رواندرمانی جانیفتاده است. همه برای درمان بیماریهای جسمی خود به پزشک مراجعه میکنند اما التیام زخمهای روانی را ضروری نمیدانند و آن را نادیده میگیرند.» بنابه نظر کارشناسان بازنگری در قوانین، توجه بیشتر به نهادهای حمایتی و حمایت از خانوادههای بدسرپرست مهمترین نقش را در جربان خسارت ناشی از کودکآزاری دارد و برعهده مسوولان است که در این زمینه تلاش کنند.
دختر 17 سالهای که در دام اعضای یک باند شیادی گرفتار شده بود ، یک ماه پس از مفقود شدن ، از زندان یک شیاد که خود را امام زمان مینامید ، نجات پیدا کرد.
امیراسماعیل رضوانفر، دادیار شعبه 4 دادسرای جنایی با اشاره به این پرونده به «جامجم» گفت: حدود یک ماه پیش، والدین دختر 17 سالهای به دادسرای جنایی مراجعه و با ارائه شکایتی بیان کردند، فرزند آنها پس از خروج از یک مسجد در غرب تهران مفقود شده و تلاش برای یافتن وی بینتیجه بوده است.
دادیار جنایی افزود: با تشکیل پروندهای در این ارتباط جستجو برای یافتن دختر گمشده آغاز شد تا این که یک ماه پس از طرح این شکایت و با سرنخهایی که در این ارتباط به دست آمد، ابتدا یک پسر جوان که با این دختر ارتباط داشت شناسایی و در تحقیق از وی معلوم شد، دختر جوان در دام یک شیاد حیلهگر و 2 زن که همدست وی بودهاند، گرفتار شده است.
نجات دختر جوان
رضوانفر افزود: با دستگیری این متهم در مرحله بعدی دختر 17 ساله از زندان مرد شیاد نجات پیدا کرد و برای ادامه تحقیقات به دادسرای جنایی منتقل شد. دختر 17 ساله در تحقیقات گفت: یک ماه پیش وقتی از مسجد محلهمان خارج شدم، 2 زن میانسال به من نزدیک شدند و گفتند از طرف امام زمان(عج) مامور هستند مرا به نزد وی ببرند. من نیز با شنیدن حرفهای آنها بدون آن که ارادهای از خود داشته باشم، با آنها همراه شدم و پس از حضور در یک خانه آنها قرصی در اختیار من قرار دادند که با خوردن آن دچار توهم میشدم.
وی اضافه کرد: هنوز مدت زمان چندانی از حضورم در این خانه نمیگذشت که پیرمردی به من نزدیک شد و خود را امام زمان معرفی کرد و گفت: باید در کنار او باقی بمانم و سپس آنها مرا در یک اتاق زندانی کردند و هر روز با ضرب و شتم و کتک مرا وادار میکردند، از قرصی که در اختیارم قرار میدهند، استفاده کنم.
وی درخصوص جوان متهمی که پیش از این دستگیر شده بود، گفت: جوان متهم با این افراد در ارتباط بود و به درخواست پیرمردی که مرا در خانهاش زندانی کرده بود، قرصی به پدرم داد که وی را دچار مشکلات روحی کرد و پدرم پس از استفاده از قرص به سوی اعضای خانواده حملهور میشد و حتی اقدام به شکستن سنگ قبر پدرش کرد و اکنون نیز به اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی در بازداشت به سر میبرد و... .
قاضی پرونده تصریح کرد: پس از تحقیق از دختر 17 ساله، دستور دستگیری مرد شیاد و همدستانش صادر و پرونده برای پیگیری به پلیس آگاهی ارجاع شده است.
به گزارش ایسنا ، عصر روز 2 فروردین سال 83 ماموران گشت کلانتری 118 ستارخان با مشاهده یک دستگاه خودروی پژوی مشکیرنگ که کنار خیابان پارک شده بود ، به این خودرو مشکوک شدند و با بررسی خودرو دریافتند که مردی میانسال در حالی که سرش روی فرمان اتومبیل افتاده، در خودرو به قتل رسیده و پوکه گلولهای که به مغز وی شلیک شده در اتومبیل وجود دارد.
با اطلاع موضوع به قاضی حسین اصغرزاده بازپرس کشیک قتل پایتخت، دستورات قضایی لازم جهت کشف حقیقت موضوع صادر شد و کارآگاهان اداره دهم آگاهی تلاش خود را جهت شناسایی و بازداشت عامل یا عاملان جنایت آغاز کردند.
پس از آغاز پیگیریهای پلیسی برای کشف این جنایت، مشخص شد که مقتول با شریک 35 ساله خود اختلاف مالی داشته و به همین دلیل با قوت گرفتن ظن بازپرس نسبت به این شخص، ماموران آگاهی بازداشت وی را در دستور کار قرار دادند.
با توجه به متواری بودن مظنون و عدم موفقیت ماموران در دستگیری وی با گذشت حدود 5 سال از وقوع جنایت، بازپرس شعبه دوم بازپرسی (ویژه قتل) دادسرای امور جنایی تهران روز 5 اردیبشتماه سال جاری دستور انتشار عکس مظنون را در روزنامهها صادر کرد که چهار روز بعد، ماموران آگاهی شهرستان محلات با شناسایی صاحب عکس اقدام به بازداشت وی کردند و متهم را به مقام قضایی در تهران تحویل دادند.
این مظنون به قتل صبح امروز (شنبه) در مقابل بازپرس جنایی تهران ارتکاب هرگونه جنایت را رد کرد و مدعی شد که عکس منتشر شده متعلق به وی نیست.
قاضی اصغرزاده با بیان اینکه به احتمال قریب به یقین، فرد بازداشت شده عامل جنایت است، اظهار کرد: در حال حاضر قرار قانونی لازم برای این متهم صادر شده و تحقیق از وی ادامه خواهد یافت.
به گزارش فارس، حمید شکوری آتشنشان ایستگاه 46 آتشنشانی صبح دیروز زمانی که برای حضور در محل کار از خانهاش در محله عبدلآباد خارج شد در حال رانندگی بود که دیدن نوعی پرنده تقریباً بزرگ او را وادار به توقف کرد.
پرندهای نادر با پاهای بلند و گردن طویل(نوعی حواصیل) که تا کنون در تهران ندیده بود در کنار پیاده رو در حال جست و خیز بود. آتشنشان جوان با احتیاط و شگرد ویژه این پرنده را به دام انداخت و با خود به ایستگاه 46 آتشنشانی آورد.
مسئولان ایستگاه 46 نیز این پرنده نادر را که پاهایی بلند، گردن طویل و سر شاخدار داشت ظهر دیروز به باغ وحش پارک ملت تحویل دادند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس، عصر 20 اسفند سال گذشته مأموران کلانتری 142 کن از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 تهران بزرگ از فقدان یک نوجوان با خبر شدند.
مأموران با بررسی اظهارات یک خانواده دریافتند این افراد مدعی هستند فرزند 15 سالهشان به نام حمید از خانه خارج شده و از وی اطلاعی در دست نیست.
شاملو، بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی تهران درباره این پرونده گفت: تحقیقات برای شناسایی محل سکونت این نوجوان ادامه یافت تا اینکه روز پنجشنبه زمانی که مادر این فرد به پشت بام خانه رفته با جسد فرزندش روبه رو شده است.
وی ادامه داد: جسد این نوجوان در حالی که بر اثر گذشت زمان دچار فساد شده بود روی خر پشته منزلشان کشف شد.
خبرگزاری فارس: مأموران پلیس امنیت 22 نفر از اراذل و اوباش را در یک مهمانی شبانه در شهرری دستگیر کردند.
سرهنگ مهدی خانی فرمانده پایگاه نهم پلیس امنیت در گفتوگو با فارس، با اعلام این مطلب افزود: شامگاه چهارشنبه مأموران پایگاه نهم پلیس امنیت از برگزاری یک پارتی شبانه با خبر شدند.
مأموران با حضور در محل این پارتی دریافتند تعدادی از اراذل و اوباش منطقه شهرری در این محل اقدام به برگزاری یک پارتی شبانه کردهاند که برای همسایهها نیز ایجاد مزاحمت داشته است.
وی ادامه داد: با هماهنگی انجام شده با قاضی ویژه رسیدگی به پرونده اراذل و اوباش مقرر شد تا مأموران به این محل حمله کرده و افراد حاضر در این پارتی را دستگیر کنند.
وی افزود: با شروع عملیات مأموران موفق شدند همه افراد را دستگیر کرده و در بازجویی از این محل بیش از 15 عدد قمه و قداره کشف کنند.
مهدیخانی گفت: مهمانی توسط صاحبخانه و برای خداحافظی از دوستانش برگزار شده بود و مهمانان قصد داشتند با پایان پارتی به یکی دیگر از محلات رفته و به افتخار صاحبخانه با جوانان آن محل درگیر شده و آنها را مورد ضرب و شتم قرار دهند.
فرمانده پایگاه نهم پلیس امنیت تهران بزرگ افزود: این افراد همگی از سوی بازپرس پرونده بازداشت شدهاند و برای آزادی آنها قرار وثیقهای به مبلغ 2 میلیارد ریال تعیین شده است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس، عصر 5 اردیبهشت امسال زن جوانی با مراجعه به مأموران کلانتری کن، مسئولان این کلانتری را از وقوع یک آدم ربایی با خبر کرد.
مأموران با بررسی اظهارات این زن میانسال دریافتند این فرد مدعیاست پسر جوان 22 سالهای، دختر 16 سالهاش را ربوده است و این خانواده از محل اختفای دخترشان خبری در دست ندارند.
رضوانفر، دادیار شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران درباره این پرونده گفت: تحقیقات بیشتر نشان داد این زن مدعی است پسر جوان دخترش را از اوایل فروردین ربوده است.
این زن مدعی شد پسر جوان ماه رمضان سال 86 در یک مراسم افطاری خود را نماینده امام زمان(عج) معرفی کرده و مدعی شده است که خانواده این زن برگزیده شدهاند تا توسط این فرد به امام زمان(عج) بیشتر نزدیک شوند.
وی ادامه داد: این زن مدعی شد در این بین این جوان با دختر وی آشنا شده و شب هنگام زمانی که دخترش برای خواندن نماز مغرب و عشا به مسجد میرفت وی را اغفال کرده است.
رضوانفر گفت: تحقیقات برای شناسایی و دستگیری این پسر جوان آغاز شد تا اینکه مأموران موفق شدند این فرد را روز پنجشنبه در مخفیگاهش دستگیر کنند.
وی افزود: این فرد مدعی شد تمام اظهارات شاکیان کذب بوده و صرفاً به واسطه علاقه به این دختر نوجوان قصد آشنایی با وی و ازدواج با او را داشته است.
تحقیقات برای مشخص شدن صحت ادعای این پسر جوان و همچنین شاکی پرونده همچنان ادامه دارد.